ندای سبز آزادی: درپی تحت فشار قرار گرفتن مهندس موسوی و خانم رهنورد طی یکماه گذشته از جانب نیروهای امنیتی وی مجبور شد زندانبانان را تهدید به اعتصابغذا کند. بهگفته منابع موثق، فشارهای امنیتی طی یکماه گذشته به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد شدت یافته و نخستوزیر دوران دفاع مقدس تهدید کرده که چنانچه اجازه ملاقات وی و همسرش با فرزندانشان محقق نشود، دست به اعتصابغذا خواهد زد. این اقدام غیرمنتظره و اعتراض شدید موسوی باعث شد تا وی و همسرش بتوانند تحت تدابیر شدید امنیتی به منزل یکی از دخترانشان رفته و با آنان ملاقات کنند. گفته میشود مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ نیز با چنین فشارهایی روبروست و اجازهی ملاقاتهای هفتگی با همسرش به وی داده نشده است. کروبی تحت محدودیت های شدید است. در همین حال گفته میشود که از جانب برخی مراجع قم به آیتالله خامنهای فشار زیادی وارد میشود تا دستور رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی را صادر کند. درحال حاضر و در محافل سیاسی اصلاحطلبان این بحث وجود دارد که باید اقدامی در جهت تعیین تکلیف قطعی این دو نامزد انتخابات سال ۸۸ صورت گیرد به این معنا که یا به فوریت آزاد شوند و یا دادگاه علنی آنان برگزار شود. اردشیر امیر ارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید نیز چند روز پیش در مصاحبه ای با "کلمه" تاکید کرد: «نزدیک چهار سال پیش انتخابات برگزار می شود و دو کاندیدای آن انتخابات اکنون در زندان هستند. وضعیت موسوی، کروبی و رهنورد را باید تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری مشخص کنند. حرف ما این است؛ یا فورا آنها را آزاد کنید، یا محاکمه علنی کنید… تا همه بفهمند قبل و بعد از انتخابات چه اتفاقاتی افتاد.»
۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه
اخبار ضد و نقیض در مورد تهدید میر حسین موسوی به اعتصاب غذا
۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه
برای ستار بهشتی
۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه
خدا مقدستر است یا نقی؟!
۱۳۹۰ بهمن ۱۰, دوشنبه
بیتفاوت نباشیم ...
۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه
دعوت جمعی از بلاگرها به تحریم فعال نمایش انتخاباتی حکومت ایران
ديو اقتدارگرايی و مطلق طلبی حکومت ايران، که پيش از اين و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوريت رخ نهان کرده بود، در انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن چهره عيان نمود و هر چه ديوان همه دارند را يک جا به نمايش درآورد. تقلب٬ خيانت٬ قتل٬ جنايت و تجاوز را ضميمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت¬های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نمايد که اين ديوِ زنجيرپاره کردهی استبداد دينی به قفس برنمیگردد. پيداست که پس از انتخابات ۸۸ در اين شهر پرآشوب٬ سمفونیِ اصلاح آواز بی محل تاريخ گذشتهای بود که هم خندهی مردمان تلخ کام ايران را برمی انگيخت و هم قهقههی تمسخرآميز اصحاب استبداد را. هم از اين رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه ميشد کشيدند و به جای آن، مسير ايستادگی و مقاومت در برابر استبداد را برگزيدند.
اينک اما در سردترين فصل حيات سياسی معاصر ايران، دوباره سيرک انتخاباتی جديدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعيت خود را از دست رفته میبيند به دنبال آن است که به اين فضای بستهی خفقانآور٬ به خيال خام خويش٬ گرمايی ببخشد تا برای اجرای نمايشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازيگر فراهم نمايد. اما کيست که نداند حکومت ايران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره واقعی استبدادیاش به نمايش می گذارد، و کيست که نداند دستاورد اين سيرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پيش پر شده ای باشند که آمارهای پيشاپيش تعيين شده و دروغين ۶۳ درصدی و يا شايد هم ۹۸/۲ درصدی را به نمايش نهند؛ و محصول اين صندوق ها قرار است نمايندگان گلچين شده ای باشند که به فرمان بيتِ استبداد، قيام و قعود کنند و بر فسادهای سياسی و اقتصادی فراگير چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نيست با اين انتخابات اتفاق خاصی بيفتد جز اينکه چند روزی دستگاه های تبليغاتی حکوت با توسل به آمارهايی دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعيت نظام برگردانند. روشن است که در اين شرايط جريانهای اصيل سياسی هرگز حاضر نمی شوند که بازيگر اين نمايش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزينه گرم کردن تنور سرد اين انتخابات نمايند.
انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالين و گروه¬های سياسی تمام نمود و نشان داد که ظرفيت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسيده و ديگر ذيل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبهی همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح¬طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزينه سنگينی برای رایشان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادنها و زندان رفتنها چشم پوشيد و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان اين سرزمين را ريختند و در مدت دو سالی که گذشت، هيچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند، نکردند٬ همانگونه که در قبال جنايتهای پيشين خويش نکردند.
ازسوی ديگر، با وجود محدوديتهايی همچون نظارت استصوابی، يکدستی و همدستی مجريان و ناظران انتخاباتی، فضای بستهی سياسی کشور و عدم امکان فعاليت احزاب و روزنامه ها، امروز برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم و عاری از تقلب به هيچ عنوان ممکن نيست و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سياسی حاکم در ساختار سياسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی، و در مقابل، نحيف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رويهی نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنيتی و اقتصادی، عملا هيچ کاری از منتخبين مردم برنمی آيد همانگونه که از دولت¬های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرايطی به مراتب بهتر برنيامد. پيداست که مسئوليت شرايط پيش آمده و پيامدهای مربوطه صرفا بر عهده حاکميتی است که همواره در پی مهندسی انتخابات بوده و نه نيروهای دمکراسی خواهی که مطالبه اصلی شان مراجعه واقعی به صندوق های رای بوده اما امروز ناگزير از تحريم انتخابات نمايشی حکومت شده اند.
لذا همانگونه که مير حسين موسوی درآخرين پيام و در آخرين فرصت از درون زندان محصورش نوشت اميدی به انتخابات و شرکت در آن نيست. و نيز، همانطور که در پيام اخير مهدی کروبی و همچنين بيانيه ۳۹ زندانی سياسی نيز منعکس شده است، انتخابات فرمايشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرين تير بر پيکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از اين پس، با تابوت جنازهای مواجه خواهيم بود که بر دستان اقتدارگرايان سنگينی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزوده خواهد شد. در اين شرايط، گروه¬های سياسی يا کانديداهای منفردی که به هر نحوی با مشارکت در انتخابات زير اين تابوت را بگيرند چيزی جز بی آبرويی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که اين افراد بخواهند از سرمايه و اعتبار جنبش سبز، برای رسيدن به مقاصد انتخاباتی خويش هزينه نمايند. ما شديدا نسبت به اين موضوع هشدار داده و از مجموعه¬های فعال در قالب جنبش آزادی خواهی مردم ايران می خواهيم که با مرزبندی صريح و بيان مواضعی آشکار، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمايه های والای اين جنبش شوند.
همچنين معتقديم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفايت نکرده و می بايست تحريم فعالانه آن به صورت جدی و توسط نيروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحريم از سطح بيانيه ها فراتر رفته و منجر به نمود عينی در سطح جامعه شود. بديهی است که موثرترين استراتژی پيش روی نيروهای دموکراسی طلب، مشروعيت زدايی از نمايش انتخاباتی حاکميتی است که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعيت زدايی از حاکميت و نمايش های انتخاباتی اش نيز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نيست. مهمترين عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناريوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمايش انتخاباتی حاکميت نداده اند. گروه های فعال جنبش سبز میتوانند با همفکری اعضای فعال، سعی در يافتن کنش هايی کم هزينه برای عينيت دادن به تجمعات مخالفان چنين انتصابات فرمايشی¬ای داشته باشند. بروز بيرونی و عينيت دادن به چنين اعتراضاتی، الزاما منوط به راهپيمايی خيابانی نيست و می توان ايده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان هايی ويژه (مانند اماکن زيارتی و تفريحی) و يا راه های ابتکاری ديگری يافت تا مانع از آن شد که جمعيت وسيع تحريم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست يابی به کاراترين ايدهها، منوط به ايجاد فضايی است که در آن نيروهای فعال جنبش از موضع انفعالی تنها عدم شرکت در انتخابات فاصله گرفته و به جای آن تحريم فعالانهی انتخابات نمايشی و فرمايشی را در پيش بگيرند و از فرصتی که احتمالا با گشايش نسبی فضای سياسی جامعه در ايام منتهی به انتخابات بوجود می آيد برای بروز کنشهايی عملی و موثر بهرهی کافی و هوشمندانه ببرند.
۱-
آخرین لیست وبلاگهای امضا کننده را از http://akarim8808.blogspot.com دنبال نمایید.۲-
در صورت تمایل به امضا نمودن این نامه و اضافه شدن به این لیست، پس از انتشار این مطلب در وبلاگ خود، آدرس لینک مربوطه را به آدرس ahmadsaidi8808@gmail.com ایمیل نمایید.